امیر حسین جان امیر حسین جان15 سالگیت مبارک
کوثر جان کوثر جان ، تا این لحظه: 11 سال و 25 روز سن داره
فاطمه مهربونم فاطمه مهربونم ، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

دستت رو به من بده امیرحسین. بیا بیا...

تبلور مهر خدای رئوف، ترنم مهر مادری...

شبنم عزیزم، شبنم صبورم...     روزت مبارک مادر    خدایا به خاطر بزرگی و مهربانی ات سپاس... خدایا از این که منو لایق مادر شدن دونستی سپاس... خدایا از اینکه بهترین مادر دنیا رو به من دادی سپاس... خدایا به خاطر مهربانی مادر همسرم سپاس... خدایا از اینکه دعاهامو می شنوی سپاس... از اینکه بهترین ها رو برام خواستی سپاس... خدایا به خاطر اینکه تو رو دارم سپاس...  روز مادر مبارک مهربان مادر ...
31 فروردين 1393

منو ببخش...

گاهی وقت ها یه کلمه از کسی که حتی ازش بدت میاد لحظه هات رو خط می زنه و کاری می کنی که نباید... تازه بعدش که به خودت میای تنها کسی که نفرینش می کنی خودت باشی،... من چقدر امشب ... کاش می توانستم بی محابا بنویسم ... بی نقطه چین... امیرحسین منو ببخش.  مرند که بودیم 12 فروردین خیلی برف اومد و همه گلبرگها از سوز سرما سوختند. چقدر دلم می خواست با گل های تازه باز شده و بچه ها عکس بگیرم ولی انقدر گفتم فردا فردا... که یکدفعه بلند شدیم و دیدیم همه جا برف شده. از ذوق برف با بچه ها عکس می گرفتیم، شب که شد، تب ولرز گرفتم و حالا از همون روز سرما خوردگی از خونمون بیرون نمیره. یه نوبت من، امیرحسین، کوثر... دور دوباره برمی گرده. دیشب هر دوتاشون ...
25 فروردين 1393
1